من بین این همه خواستن بخاطر غرورم نخواستم
این غرور بیجا نبود
ارزش دخترونه ام بود. اینکه خواسته بشی بدون چون و چرا. بدون التماس
اینجا و الان تو صبح 5شنبه 14 اردیبهشت احساس تنهایی رو دارم که تا الان انقدر عمیق نبوده...
خدایا ، به خداوندیت قسم من اینی نیستم که نشون میدم.خیلی ضعیف ترم
تو دیگه چرا داری مثل از همجا بی خبرا با من برخورد میکنی
انگاری توام خودتو زدی به اون راهو درونم که داره میسوزه و تموم میشه نمیبینی
نزار انقدر سرگشته بمونم
دارم حس میکنم پناه توام ندارم
اگه توام نباشی که دیگه ....
باش پشتم
من چه بد چه خوب جز تو کسیو ندارم
تو که مثل آدمات بی محبت نیستی ؟ تا بخوامت رهام کنی؟
ممنون
فریماه
نظرات شما عزیزان:
|